سکوت آینه

سکوت آیینه

*كپي برداری از دلنوشته هاي اين سايت بدون ذکر اسم نويسنده ممنوع ميباشد*

هنوز هم همه چيز وارونه ست

 
تاریخ : چهارشنبه 21 تیر 1396 زمان : 13:40

به پاي لحظه ها نشسته ايم

 
تاریخ : جمعه 19 خرداد 1396 زمان : 15:18

به پاي لحظه ها نشسته ايم،
به دنبال آينده ميگرديم در ميان ثانيه هايي كه اجازه نميدهند حتي به اندازه همان يك ثانيه به آنها فكر كنيم و عقب ميمانيم
چه زود ميگذرد و صحنه ها دنبال بازيگر ميگردند
 و ما جاي ديگري نيستيم به جز در دل اين صحنه ها،
بازيگريِ خوب يا بد انتخاب ماست اما بودن در آستينِ چرخِ بازيگر، به اجبار ماست
در خاطرمان مانْد آنچه سراپا ما را نگران كرد
اما از خاطرمان رفت هر چه پا به پا به ما اميد داد
گاه نيستيم و يك صحراي بدون باران و تا دور دست هيچ،
گاهي  هم هستيم و با يك خيالِ سبزِ باراني،
آنجا كه آوازمان تمام شد هماني كه از عمق دلمان خوانديم همانجا با خاك يكي ميشويم
بعد از آن!
گاهي در خاطر كسي پرسه ميزنيم و گاه هيچ، كه خوب بوديم يا كه بد يا كه انسان يا كه پوچ
انتظاري نيست " حس ديدن" از يك نماي تاريك بيابان،  يا كه  زير يك چراغ خاموش
فرقي ندارد در سياهي، گلي زرد باشد يا كه آبي
زيباييم يا كه زشت به انديشه ماست
روشن باشد يا كه تاريك
اين
صورت ماست

#نگار_دزكي_زاده
9/06/2017


نویسنده : نگار دزکی زاده | لینک ثابت |  

به اندازه چشمانت

 
تاریخ : دوشنبه 08 خرداد 1396 زمان : 2:20

به اندازه چشمانت مرا ببين
به همان اندازه كه قلبت بزرگ است مرا دوست بدار
از من بيشتر فاصله بگير وقتي دستانت به من نميرسد
با من حرف نزن اگر زبانت همقدم با دلت نيست
جاي من در روياي بيگانه ها نيست
ورق نزن دفتر دلم را
دفتر دو برگ ورق زدني نيست
يك صفحه از عشق و ديگري مرگ،
همين!
اين را به خاطرت بسپار
#نگار_دزكي_زاده
27/05/2017


نویسنده : نگار دزکی زاده | لینک ثابت |  

تو نترس!

 
تاریخ : شنبه 06 خرداد 1396 زمان : 21:04

تو نترس!
هرچقدر نازم كشيدي
پُر شدم من از خيالت
گم نكردم موج پنهانِ نگاهت
مثل يك راز اين همراه منست
تو كه ميداني! اين خيالي نيست
كه من هر بار آشفته ميمانم گفته بودم بارها،
تو همين جا يا كه هر جا لحظه ها پُر ميشوند،...
.. با همان نتهاي سرگردان،
خيالي نيست!
تو حواست به خودت باشد بهتر است
 بي تفاوت پشت كردم مثل يك سنگم
و اما،
تو كمي باور نكن،
آنچه ميگويد زبانم
گم شدم من در نگاهت بي تو، امّا
تو مرا پيدا نكن
#نگار_دزكي_زاده
22/05/2017


نویسنده : نگار دزکی زاده | لینک ثابت |  

كجاي دنيايم پست و بلند است!

 
تاریخ : شنبه 16 اردیبهشت 1396 زمان : 0:52

كجاي دنيايم پست و بلند است!
كه وقتي راه ميرود احساس من
عقلم از درد به خود مي پيچد؟
تو ميداني؟
من كه هيچ وقت نگفتم!
همه تو مال منست
من كه ميدانم خدا،
در مجموعهٰ احساس توست
هم نگاهت هم سراپا جو لرزان نفسهايم
همه ميگویند به من، كه هستم!
 حتي وقتي پشتت به منست
#نگار_دزكي_زاده
5/5/2017


نویسنده : نگار دزکی زاده | لینک ثابت |  

روي يك نيمكت كهنه پارك

 
تاریخ : سه شنبه 05 اردیبهشت 1396 زمان : 22:58

روي يك نيمكت كهنه پارك
يك نگاه آشنا يك سلام گفتن
يك هواي ساكت و رنگي،
به مثل عشق جُستن

سر به زير
بي نام و هم بي همزبان
سرگذشت نامه اي لخت و سفيد
 مثل خزان

آخر اين سازم،
زماني بي ترنُّم ميشود
سرگذشت دل من
در يك كوير گم ميشود

مِنّتي نيست
همانند اميدي،
كه در باغچه سبز دلي،
هي جوانه ميزند

پاس ميدارد به آن سازي كه در دستان من از نگاهت بي بهانه ميزند؟؟
#نگار_دزكي_زاده
25/4/2017


نویسنده : نگار دزکی زاده | لینک ثابت |  

سرت را بر شانه تنهاييت بگذار

 
تاریخ : شنبه 05 فروردین 1396 زمان : 16:12

سرت را بر شانه تنهاييت بگذار
 كمتر ميشود دلواپسيهايت
واژه ها در عشق زيبا ميشوند ساده
محوش مي شوي مثل در شن ، در كوير

در خيالت عاشق بشو،
 تا ناكجا آباد
 
در همان رويا قدم بردار،

اما كوير بي رحم است
به كجا ميبردت مي داني؟
تو با همان احساس زيبا فصلها را ساختي
اگر سبزند و قرمز يا كه برگريزان و زرد، يا كه حتي سرد و سخت،
همه اش در شعر تو زيباست
مي بيني؟  #نگار_دزكي_زاده
1/1/2017


نویسنده : نگار دزکی زاده | لینک ثابت |  

احساس بودنم،

 
تاریخ : شنبه 05 فروردین 1396 زمان : 16:11

احساس بودنم،
از نگاه توست
وقتي تو،
 باور شبهاي مهتابيم هستي.
گناه نبودنم
روزهاي افتابي
به گردن توست.
#نگار_دزكي_زاده
22/9/2015


نویسنده : نگار دزکی زاده | لینک ثابت |  

ميبيني؟ آنچه ميبارد زمان است

 
تاریخ : شنبه 21 اسفند 1395 زمان : 12:39

ميبيني؟
آنچه ميبارد زمان است
زماني پر از آرزوها،...
آرزوهايي بدون تاريخ انقضاء
و تاريخي از عشق،.
كه هرگز باطل نمي شود
بیا قدم بزنيم در همين باران
كه با دلمان اشناست

تو تا ته کوچه های قلبم،
و من تا زیر رنگین کمان چشمانت !
#نگار_دزكي_زاده
11/3/2017


نویسنده : نگار دزکی زاده | لینک ثابت |  

دلم كه تنگت ميشود

 
تاریخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 زمان : 9:17

دلم كه تنگت ميشود
از هياهو ميگريزم!
 به سكوت......

  به جايي كه
نبايد بدنبالت بگردم
تو آسان همانجايي...

جايي كه پُر است از بودنهايت
پُر است از خالي بودنِ بيگانه ها
جايي كه من  بي هيچ اجازه اي از خودم
تمام آينه ها را
 ديرزمانيست كه شكسته ام ...
تا تكرار نباشم از خودم
مگر كسي جرعت دارد با من باشد
در تنهاييم به جز تو!؟ 

#نگار_دزكي_زاده
26/2/2017


نویسنده : نگار دزکی زاده | لینک ثابت |  

آخرین مطالب ارسالی

صفحات سایت

تعداد صفحات : 5
ali